در این مقاله به بررسی موضوع برنامه ریزی استراتژیک مهندسی صنایع پرداخته ایم. در ابتدا ضمن ارائه تعریفی از برنامه ریزی استراتژیک مهندسی صنایع، ویژگی های کلیدی آن را نیز مورد بررسی قرار داده ایم. سپس اهمیت برنامه ریزی استراتژیک مهندسی صنایع و تیم های مهندسی را توضیح داده ایم. در ادامه مفاهیم و اصطلاحات مربوط به برنامه ریزی استراتژیک مهندسی صنایع را تحلیل کرده ایم. در نهایت نیز مراحل تفصیلی برنامه ریزی استراتژیک مهندسی صنایع را تشریح نموده ایم. می توان گفت با مطالعه این مقاله به فهم مناسبی در زمینه موضوع برنامه ریزی استراتژیک مهندسی صنایع دست خواهید یافت. در آخر می توانید دیدگاه ها و نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
مقدمه ای بر برنامه ریزی استراتژیک در مهندسی صنایع و تیمهای مهندسی
در اصل، برنامه ریزی استراتژیک در مهندسی صنایع و تیم های مهندسی فراتر از یک طرح یکباره است. این یک فرآیند پویا و مداوم است که کل تیم را درگیر میکند. مهندسی صنایع و تیمهای مهندسی با پرورش یک فرهنگ راهبردی و تعهد به بازبینی و تنظیم منظم طرح، میتوانند شتاب راهبردی را حفظ کرده و عملیات خود را به سوی اهداف بلندمدت خود هدایت کنند. در دنیای مهندسی که فناوریها و بازارها به سرعت تغییر میکنند، برنامه ریزی استراتژیک نقش مهمی در حفظ رویکرد فعال تیمها نسبت به عدم قطعیتهای آینده ایفا میکند. بخشهای بعدی به بررسی عمیقتر اهمیت، مراحل و تکنیکها و سایر جنبههای برنامه ریزی استراتژیک در مهندسی صنایع و تیمهای مهندسی میپردازند.
برنامه ریزی استراتژیک مهندسی صنایع و تیمهای مهندسی
برنامه ریزی استراتژیک در مهندسی صنایع و به طور کلی در یک تیم مهندسی، تلاشی منظم است که بر ایجاد تصمیمات و اقداماتی اساسی متمرکز میشود و مشخص میکند یک شرکت یا تیم مهندسی چیست، چه کاری انجام میدهد و چرا آن را انجام میدهد. این فرآیند در تعیین اولویتها، تمرکز انرژی و منابع، تقویت عملیات، اطمینان از اینکه ذینفعان در راستای یک هدف مشترک کار میکنند و ارزیابی و تنظیم جهتگیری سازمان در پاسخ به یک اکوسیستم متغیر، نقش اساسی دارد.
ویژگیهای کلیدی برنامه ریزی استراتژیک مهندسی صنایع
ویژگیهای کلیدی برنامه ریزی استراتژیک مهندسی صنایع و تیمهای مهندسی عبارتند از:
- چشماندازسازی
یک برنامه راهبردی با یک بیانیه ماموریت آیندهنگر آغاز میشود. این ماموریت، هدف اصلی و تمرکز سازمان را نشان میدهد که عموماً در طول زمان ثابت میماند.
- توسعه راهبرد
این شامل ترسیم مسیری از وضعیت فعلی تیم به جایی است که میخواهد برود. این امر شامل تعیین اهداف راهبردی و شناسایی یک توالی منحصربهفرد از مراحل برای دستیابی به آنها است.
- اجرا
پس از تدوین برنامه راهبردی، مرحله مهم بعدی اجرای آن است که اغلب چالش بزرگتری نسبت به تهیه خود طرح است.
بیشتر بخوانید: برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
اهمیت برنامه ریزی استراتژیک در مهندسی صنایع
برنامه ریزی استراتژیک به عنوان ابزاری حیاتی برای مهندسی صنایع و تیمهای مهندسی عمل میکند تا تلاشهای خود را در مواجهه با چشمانداز فناوری همواره در حال تحول، به سوی نتایج منسجم و هماهنگ هدایت کنند. با ایجاد یک مسیر روشن برای دستیابی به اهداف تعیینشده، کارایی عملیاتی و یکپارچگی ساختاری بیشتری را در تیم تقویت مینماید. دلایل کلیدی که اهمیت برنامه ریزی استراتژیک در مهندسی را تقویت میکنند عبارتند از:
- جهت و هدف
برنامه ریزی استراتژیک یک نقشه راه برای دستیابی به اهداف فناورانه همسو با اهداف سازمان ارائه میدهد. این امر جهت روشنی در مورد اینکه تیم به کجا میرود و به دنبال دستیابی به چه چیزی است، ارائه میدهد و همه را با یک هدف مشخص هماهنگ نگه میدارد.
- تخصیص منابع
یک برنامه راهبردی که به خوبی تدوین شده باشد، به اولویتبندی وظایف و تخصیص بهینه منابع کمک میکند. این امر تضمین مینماید که افراد، زمان و منابع به فعالیتها و پروژههای با ارزش بالا که به اهداف راهبردی تیم و شرکت کمک میکنند، اختصاص داده شوند.
- کاهش ریسک
فرآیند برنامه ریزی استراتژیک شامل ارزیابی ریسک و برنامهریزی اقتضایی است. با شناسایی فعالانه مشکلات بالقوه و تدوین راه حلها، به تیمها در کاهش عدم قطعیتها و کاهش ریسکها کمک میکند.
- سنجش عملکرد
برنامه ریزی استراتژیک شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) و اهداف قابل اندازهگیری را تعیین میکند. این امر به تیمها امکان میدهد تا عملکرد خود را به طور عینی ارزیابی کرده و تنظیمات لازم را در فعالیتها یا راهبردهای خود انجام دهند. مهندسی صنایع، با ریسکها و پیچیدگیهای ذاتی خود، از برنامه ریزی استراتژیک بهره زیادی میبرد و ثبات را در محیطهای نامشخص فراهم میکند و تیمها را به سوی بهبود و تکامل مستمر سوق میدهد. در بخشهای آتی، بررسی خواهیم کرد که چگونه یک برنامه راهبردی که به خوبی تنظیم شده است، در چارچوب مهندسی صنایع توسعه و اجرا میشود.
بیشتر بخوانید: نرم افزار برنامه ریزی استراتژیک رایگان چیست؟ بهترین نرم افزار برنامه ریزی استراتژیک
مفاهیم و اصطلاحات کلیدی در برنامهریزی استراتژیک
تسلط بر برنامه ریزی استراتژیک مستلزم درک عمیق مفاهیم کلیدی و اصطلاحات مربوطه است. این موارد نه تنها چارچوبی برای عملی کردن راهبرد شما فراهم میکنند، بلکه به درک عناصر جزئی که فرآیند برنامهریزی را هدایت مینمایند نیز کمک میکنند. مفاهیم و اصطلاحات مهم در برنامه ریزی استراتژیک عبارتند از:
- ماموریت
بیانیه ماموریت، هدف اصلی تیم یا نهاد مهندسی را بیان میکند. این بیانیه در برگیرنده “چرایی” وجود تیم است و به مسئولیتهای اصلی و کاربران، مشتریان یا ذینفعان هدف آن اشاره میکند.
- چشمانداز
بیانیه چشمانداز باید تصویری واضح از آنچه تیم در بلندمدت قصد دستیابی به آن را دارد، ترسیم نماید. این بیانیه به عنوان ستاره راهنما، تیم را به سوی وضعیت آینده خود هدایت میکند.
- اهداف کلان
اینها نتایج اولیه و گستردهای هستند که تلاشها به سوی آنها هدایت میشوند. آنها اهداف کلی و سطح بالایی را برای تیم تعیین میکنند.
- اهداف جزئی
اهداف جزئی، اقدامات مشخص، قابل اندازهگیری، دست یافتنی، مرتبط و دارای محدودیت زمانی (SMART) هستند که برای دستیابی به اهداف کلان تعیینشده مورد نیازند.
- راهبردها
اینها روشهایی هستند که برای دستیابی به اهداف جزئی به کار گرفته میشوند. به عبارت دیگر، آنها “چگونگی” هستند که مسیر دستیابی به اهداف جزئی خاص را هدایت میکنند.
- برنامههای عملیاتی
اینها برنامههای مفصلی هستند که نحوه اجرای راهبردهای خاص را تشریح میکنند، از جمله اینکه چه کسی مسئول خواهد بود، چه منابعی مورد نیاز است و چگونه موفقیت اندازهگیری خواهد شد. درک این عناصر برای ایجاد یک برنامه راهبردی موثر ضروری است. آنها پایهای را تشکیل میدهند که یک ساختار برنامهریزی قوی بر آن بنا میشود و چشمانداز، ماموریت، اهداف کلان و اقدامات تیم را همسو میکند. در بخشهای بعدی، به پیچیدگیهای چگونگی ادغام این مفاهیم در برنامه ریزی استراتژیک موفق خواهیم پرداخت.
بیشتر بخوانید: نرم افزار برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
مراحل تفصیلی در برنامه ریزی استراتژیک مهندسی صنایع
برنامه ریزی استراتژیک مهندسی به صورت مجزا انجام نمیشود، بلکه یک فرآیند گام به گام است که شامل مشارکت ذینفعان، بررسیهای منظم و اجرای دقیق است. هر مرحله به ساخت یک برنامه قوی و جامع که نیازهای تجاری و اهداف فناورانه شما را برآورده میکند، کمک میکند. مراحل معمول در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک عبارتند از:
- تحلیل وضعیت
ابتدا، تیم باید وضعیت فعلی را تحلیل کند. این شامل درک عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر عملیات، ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها (SWOT) و در نظر گرفتن روندهای فناوری و شرایط بازار است.
- تعیین جهت راهبردی
در مرحله بعد، ماموریت، چشمانداز و اهداف راهبردی تیم را تعیین کنید. این موارد به عنوان نیروهای محرکه شما عمل کرده و وضوح بیشتری به جهت راهبردی شما میبخشند.
- تدوین راهبرد
راهبردها و تاکتیکهای عملیاتی مشخصی را توسعه دهید که تیم شما را در دستیابی به ماموریتها و اهداف تعیینشده راهنمایی کند.
- اجرای برنامه
در اینجا یک برنامه عملیاتی با جزئیات آنچه باید انجام شود، توسط چه کسی و تا چه زمانی، تهیه میکنید. در این مرحله باید توجه ویژهای به تخصیص منابع و کاهش ریسک شود.
- ارزیابی عملکرد و بازخورد
عملکرد را با استفاده از شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) و معیارها نظارت کنید. بازخورد باید به طور منظم جمعآوری و برای اصلاح برنامه اعمال شود. مهندسی صنایع و تیمهای مهندسی با پیروی از این مراحل در طول برنامهریزی، میتوانند ابتکارات و مداخلات خود را سادهتر کنند، منابع خود را بهتر تخصیص دهند و تواناییهای خود را برای دستیابی به اهداف تعیینشده بهبود بخشند. بخشهای آتی این جنبهها را با جزئیات بیشتری مورد بحث قرار میدهند و بینشهای بیشتری در مورد برنامه ریزی استراتژیک موثر در مهندسی ارائه میدهند.
بیشتر بخوانید: شاخص کلیدی عملکرد (KPI) چیست؟
ارتباطات و همکاری در برنامهریزی استراتژیک
در قلب برنامه ریزی استراتژیک موثر، ارتباطات و همکاری یکپارچه بین اعضای تیم قرار دارد. نیروی محرکه موفقیت یک طرح اغلب به این بستگی دارد که تیم تا چه حد میتواند برای اجرای آن با یکدیگر همکاری کند. نکات کلیدی پیرامون ارتباطات و همکاری در برنامه ریزی استراتژیک عبارتند از:
- شفافیت
ارتباطات روشن و مداوم در مورد طرح راهبردی، اهداف آن و نقشها و مسئولیتهای هر یک از اعضا، شفافیت را ترویج میکند. این امر اعتماد و پاسخگویی را در بین اعضای تیم افزایش داده و اجرای روانتر را تسهیل مینماید.
- سازوکارهای بازخورد
کانالهای منظم برای بازخورد و بررسی باید ایجاد شود تا اطمینان حاصل شود که هرگونه مانع در اجرای طرح به سرعت شناسایی و برطرف میشود.
- تصمیمگیری مشارکتی
گنجاندن دیدگاهها و پیشنهادات تیم در طرح راهبردی، طرح را با دیدگاههای متنوع غنی میکند. همچنین حس مالکیت طرح را در بین اعضای تیم تقویت کرده و در نتیجه تعهد به اجرا را افزایش میدهد.
- همسویی راهبردی
با برنامهریزی مشارکتی و ارتباطات شفاف، همه اعضا میتوانند درک مشترکی از اهداف داشته باشند. این امر تضمین میکند که همه در راستای جهتگیری راهبردی با یکدیگر همکاری میکنند، نه در جهتهای متضاد. در حالی که اغلب تصور میشود برنامه ریزی استراتژیک یک تمرین از بالا به پایین است، واقعیت این است که وقتی ارتباطات و همکاری در هسته آن قرار میگیرند، به طور قابل توجهی موثرتر و فراگیرتر میشود. این امر نه تنها کیفیت طرح را بهبود میبخشد، بلکه فرهنگ مسئولیت جمعی و وحدت را در درون تیم پرورش میدهد.
بیشتر بخوانید: چرا برنامهریزی استراتژیک مهم است؟
نقش رهبری مهندسی صنایع در برنامهریزی استراتژیک
رهبری مهندسی نقش محوری در تسهیل برنامه ریزی استراتژیک موثر ایفا میکند. ترکیب دوراندیشی راهبردی آنها با درک قابلیتهای تیم میتواند به طور قابل توجهی بر فرآیند برنامهریزی و نتایج آن تأثیر بگذارد. نقشهای کلیدی رهبری مهندسی در برنامه ریزی استراتژیک عبارتند از:
- تعیین چشمانداز
رهبران مسئول تعریف بیانیههای چشمانداز و ماموریت هستند. چشمانداز آنها تیم را به سوی وضعیت آیندهای که آرزوی رسیدن به آن را دارند، هدایت میکند.
- تدوین راهبرد
رهبران مهندسی نقش مهمی در توسعه راهبردهایی ایفا میکنند که هم اهداف تیم و هم اهداف سازمان را برآورده میکنند. بینش آنها در مورد روندهای صنعت، پیشرفتهای فناوری و قابلیتهای تیم در این مرحله حیاتی است.
- تخصیص منابع
رهبران باید اطمینان حاصل کنند که منابع مناسب بر اساس اولویتهای راهبردی به وظایف مناسب تخصیص داده میشوند. این شامل تجزیه و تحلیل قابلیتهای تیم، تعیین وظایف و مدیریت زمانبندی پروژهها است.
- مدیریت عملکرد
رهبران پیشرفت طرح را در برابر شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) و معیارها نظارت مینمایند. آنها همچنین مسئول بازخورد و اصلاح در صورت لزوم هستند و از قضاوت خود برای تنظیم طرح یا تغییر تخصیص منابع در صورت عقب ماندن عملکرد استفاده میکنند.
- ارتباطات و روحیه
اطمینان از وجود خطوط ارتباطی باز، رسیدگی به نگرانیها و حفظ روحیه تیم از وظایف رهبری است. آنها در حفظ اشتیاق و تعهد به اهداف راهبردی در بین تیم نقش دارند. یک فرآیند برنامه ریزی استراتژیک که توسط رهبری موثر هدایت میشود، معمولاً منجر به طرحهایی میشود که نه تنها نیازهای تجاری را برآورده میکنند، بلکه شایستگیها و رفاه تیم را نیز در نظر میگیرند. این امر مشارکت تیم را تشویق کرده و اجرای کارآمد طرحها را هدایت مینماید و رهبران مهندسی را به تسهیلکنندگان ضروری در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک تبدیل میکند.
بیشتر بخوانید: مراحل برنامه ریزی استراتژیک
گنجاندن چشمانداز و اهداف بلندمدت در طرح استراتژیک
یک طرح راهبردی به عنوان نقشه راه برای دستیابی به چشمانداز و اهداف بلندمدت یک تیم مهندسی عمل میکند. تیمها با گنجاندن کارآمد چشمانداز و اهداف بلندمدت در این طرحها، میتوانند ضمن مقابله با چالشها و عملیات روزمره، تمرکز راهبردی خود را حفظ نمایند. چند نکته کلیدی که در هنگام انجام این کار باید در نظر گرفته شود عبارتند از:
- بیانیه چشمانداز
چشمانداز شما باید در تمام جنبههای طرح راهبردی گنجانده شود. این بیانیه به عنوان “ستاره قطبی” عمل میکند که تمام تصمیمات راهبردی را هدایت میکند و باید تیم مهندسی را برای تلاش در جهت تحقق آن چشمانداز الهام بخشد. بیانیه چشمانداز باید قانعکننده، در عین حال دست یافتنی باشد و ارزشهای اصلی سازمان شما را منعکس کند.
- شناسایی اهداف بلندمدت
با تعریف واضح چشمانداز، گام بعدی تعیین اهداف بلندمدت خواهد بود. اینها نقاط عطف مهم در مسیر دستیابی به چشمانداز هستند. در مورد آنچه قصد دارید در یک بازه زمانی مشخص (معمولاً 3-5 سال) به دست آورید، مشخص باشید.
- توسعه راهبرد
راهبردهای توسعهیافته باید با اهداف بلندمدت همسو بوده و در نهایت منجر به تحقق چشمانداز شوند. این امر مستلزم درک منابع و قابلیتهای فعلی و ترسیم مسیری برای پر کردن شکاف تا اهداف بلندمدت شما است.
- سنجههای عملکرد
تعیین معیارهای کمی موفقیت مرتبط با اهداف بلندمدت شما حیاتی است. این معیارها به عنوان شاخصهای پیشرفت، نه تنها در جهت نقاط عطف میانی، بلکه در جهت تحقق چشمانداز کلی نیز عمل خواهند کرد. گنجاندن چشمانداز و اهداف بلندمدت میتواند به همسویی موثر تمام انرژی و منابع تیم در جهت مهمترین نتایج کمک کند. بنابراین، این یک گام حیاتی در تدوین یک طرح راهبردی است که تیم را به سوی وضعیت آینده مطلوب سوق میدهد.
بیشتر بخوانید: کاربرد برنامهریزی استراتژیک در کسبوکارها چیست؟
همسو کردن طرحهای استراتژیک با اهداف کسب و کاری
برنامه ریزی استراتژیک در مهندسی صنایع نباید به صورت مجزا انجام شود، بلکه باید در راستای اهداف تجاری گستردهتر سازمان باشد. این امر رویکردی منسجم برای دستیابی به ماموریت و ارزشهای سازمان را تضمین میکند. نکاتی که در هنگام همسو کردن طرحهای راهبردی مهندسی با اهداف کسب و کاری باید در نظر گرفته شود:
- درک اهداف کسب و کاری
درک اهداف کلی کسب و کار و چگونگی ترجمه آنها به اهداف تیم مهندسی شما بسیار مهم است. این اهداف زمینهای را فراهم میکنند که طرح راهبردی باید در آن شکل بگیرد.
- ایجاد اهداف منسجم
تیم مهندسی باید تلاش کند تا اهدافی را تعیین نماید که مستقیماً به اهداف تجاری شرکت کمک میکنند. این ممکن است شامل عرضه محصولات جدید، بهبود کارایی عملیاتی یا پیشگامی در راه حلهای نوآورانه باشد.
- ادغام راهبردی
راهبردهای تدوین شده توسط تیم مهندسی باید استراتژی کلی سازمان را منعکس کند. به عنوان مثال، اگر کسب و کار به دنبال مزیت رقابتی مبتنی بر نوآوری است، راهبردهای مهندسی باید بر نوآوری فناوری و تحقیق و توسعه تمرکز کنند.
- ارتباطات و بررسی منظم
همسویی یک فعالیت یکباره نیست، بلکه یک فرآیند مستمر ارتباط و بررسی با سایر بخشها و مدیریت ارشد است. این امر تضمین میکند که فعالیتهای تیم به طور مداوم به اهداف تجاری گستردهتر کمک می رساند. همسو کردن طرحهای راهبردی تیم مهندسی با اهداف تجاری کلان تضمین میکند که تیم به صورت جزیرهای کار نمیکند، بلکه مستقیماً در موفقیت شرکت سهیم است. این امر جایگاه تیم مهندسی را به عنوان یک شریک راهبردی در کسب و کار، نه صرفاً یک واحد فنی، تثبیت میکند.
بیشتر بخوانید: مدل های رایج برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
نقش نوآوری و فناوری در برنامهریزی آینده
نوآوری و فناوری نقش محوری در شکل دادن به آینده مهندسی صنایع و تیمهای مهندسی ایفا میکنند. طرحهای راهبردی آنها باید این عناصر را برای اطمینان از مرتبط بودن و مزیت رقابتی در چشمانداز فناوری همیشه در حال تحول، در خود جای دهند. جنبههای نوآوری و فناوری در برنامه ریزی استراتژیک عبارتند از:
- اهداف متمرکز بر نوآوری
طرحهای راهبردی باید شامل اهدافی باشند که به پیشبرد نوآوری معطوف هستند. این میتواند شامل توسعه خطوط تولید جدید، اتخاذ روشهای نوآورانه یا تشویق فرهنگ بهبود مستمر باشد.
- روندهای فناوری
این طرحها باید روندهای نوظهور فناوری را در نظر بگیرند که میتوانند صنعت را مختل کنند یا فرصتهای جدیدی را ایجاد نمایند. فناوریهایی مانند هوش مصنوعی (AI)، اتوماسیون (Automation) میتوانند چشمانداز بسیاری از صنایع را تغییر دهند.
- سرمایهگذاری در فناوری
طرح راهبردی باید شامل مقرراتی برای سرمایهگذاری در فناوریهای پیشرفته باشد که میتواند عملکرد، بهرهوری و قابلیتهای نوآوری تیم را افزایش دهد.
- ارتقاء مهارت و بازآموزی
با توجه به سرعت بالای پیشرفتهای فناوری، طرحها باید شامل ابتکارات ارتقاء مهارت یا بازآموزی برای آمادهسازی تیم برای نیازهای فنی در حال تحول باشند. گنجاندن فناوری و نوآوری در فرآیند برنامهریزی راهبردی، مهندسی صنایع و تیمهای مهندسی را برای آینده آماده میکند و آنها را قادر میسازد تا در میان تغییرات فناوری به طور کارآمد عمل کرده و از فرصتهای جدید بهرهبرداری کنند.
نتیجهگیری:
در پایان، یک طرح راهبردی شالوده کارایی عملیاتی و دستیابی به اهداف یک تیم مهندسی را تشکیل میدهد. با این حال، موضوع فقط تدوین طرح راهبردی نیست، بلکه توانایی تیم در حفظ شتاب راهبردی در طول زمان نیز مهم است. نکات کلیدی برای حفظ شتاب راهبردی عبارتند از: تعهد رهبری، بازبینیهای منظم، یادگیری و انطباق و ایجاد فرهنگ راهبردی. تعهد رهبری مهندسی برای حفظ جهتگیری راهبردی، ایجاد انگیزه در تیم و تنظیم مسیر در صورت لزوم حیاتی است. جلسات بازبینی منظم به پیگیری پیشرفت، اطمینان از همسویی با اهداف تجاری و فراهم کردن فرصتهایی برای تنظیم دقیق راهبردها کمک میکند. حفظ شتاب راهبردی شامل یادگیری از موفقیتها و شکستها و آمادگی برای انطباق طرح راهبردی در پاسخ به این یادگیریها است. در نهایت نیز فرهنگی را تشویق کنید که در آن تفکر راهبردی در تمام سطوح، نه فقط در بین رهبری، ارزشمند باشد. این امر تیمی را ایجاد میکند که به خوبی با اهداف راهبردی همسو است و در برخورد با چالشها فعال است.
در کارمیز، ما بر این باوریم که مدیریت استراتژیک مؤثر یک سفر مداوم یادگیری و سازگاری است و نرم افزار برنامه ریزی استراتژیک ما به کسب و کار شما کمک می کند تا دقیقاً به آن دست یابد. نظرات شما برای ما ارزشمند است! برای کمک به ارتقای کیفیت مقالات و تکمیل موضوعات مطرحشده، دیدگاه خود را در انتهای این مقاله ثبت کنید. مقالات مرتبط با موضوع برنامه ریزی استراتژیک مهندسی صنایع نیز برای مخاطبان سایت کارمیز به اشتراک گذاشته شده است. همچنین اگر مایل به دریافت مشاوره یا آشنایی بیشتر با امکانات نرم افزار کارمیز هستید، از طریق ارسال فرم با ما در ارتباط باشید.