برای ایجاد یک برنامه موفق، نیاز به رویکردی ساختاریافته و منظم داریم. برنامه ریزی استراتژیک و تاکتیکی دو بخش اساسی این فرآیند هستند که به شما کمک میکنند تا به اهداف بزرگ و کوچک خود دست یابید. در مقاله، ابتدا به توضیح مفاهیم برنامه ریزی استراتژیک و تاکتیکی پرداختهایم و سپس مراحل لازم برای ساخت هر یک از این برنامهها را توضیح دادهایم. درک تفاوتها و ارتباط بین این دو نوع برنامهریزی به شما کمک میکند تا با داشتن یک استراتژی کلی و همچنین برنامههای عملیاتی دقیق، مسیر موفقیت خود را هموار کنید.
برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
هنگام مقایسه برنامه ریزی استراتژیک و تاکتیکی، به یاد داشته باشید که استراتژی بر اهداف بلندمدت کسبوکار شما تمرکز دارد. این نوع برنامهریزی روی تصویر بزرگتر متمرکز است و به بررسی اهداف کلی سازمان و چگونگی دستیابی به آنها میپردازد. برنامههای استراتژیک معمولاً در کل سازمان و حول محور چشمانداز یا مأموریت آن طراحی میشوند و برای شناسایی فرصتهای رشد و توسعه مورد استفاده قرار میگیرند.
هنگام بررسی برنامه ریزی استراتژیک در مقابل تاکتیکی، موارد زیر را در نظر بگیرید:
برنامه ریزی استراتژیک پیشگیرانه است و بر روی «چرایی» دستیابی به یک هدف تمرکز دارد. این برنامه تغییرات احتمالی در محیطهای کسبوکار در آینده و چگونگی عبور از آنها را مدنظر قرار میدهد. این هدف با اتخاذ یک دیدگاه جامع نسبت به سازمان و در نظر گرفتن عواملی مانند نیازهای در حال تغییر مشتریان، روندهای بازار و رقبا چه در حال حاضر و چه در آینده محقق میشود.
برای مثال، یک برنامه استراتژیک که با هدف افزایش رقابتپذیری کسبوکار طراحی شده باشد، ممکن است شامل یک یا چند مورد از عناصر زیر باشد:
- شناسایی و اجرای راههایی برای ورود به بازارهای جدید
- تنوعبخشی به محصولات یا خدمات
- استفاده از فناوریهای جدید برای حفظ رقابتپذیری
یک برنامه استراتژیک واقعاً مؤثر، در طول سال بهطور مداوم بازنگری و بهروزرسانی میشود. بازنگری مستمر تضمین میکند که برنامه استراتژیک همچنان با وضعیت فعلی صنعت از جمله تحول فناوری، موانع اقتصادی، و نیازهای در حال تغییر مشتریان همسو باشد.
برنامه ریزی تاکتیکی چیست؟
ما اصول اولیه برنامه ریزی استراتژیک را بررسی کردیم، اما همتای آن چیست؟
در حالی که برنامه ریزی استراتژیک به اهداف و مقاصد بلندمدت میپردازد، برنامه ریزی تاکتیکی بر کوتاهمدت تمرکز دارد اقدامات روزمرهای که برای دستیابی به اهداف تعیینشده در برنامه استراتژیک ضروری هستند. این رویکرد شامل ایجاد زمانبندیهای دقیق، تخصیص منابع، و تشریح گامهای مشخص است. برنامه ریزی تاکتیکی بیشتر بر چگونگی اجرای برنامه استراتژیک تمرکز دارد. برنامه ریزی تاکتیکی معمولاً واکنشی است. این برنامه به تغییرات فوری در صنعت یا محیط کسبوکار پاسخ میدهد، بر هدف نهایی مشخصی متمرکز است و باید سریع و کارآمد اجرا شود. یکی از تفاوتهای کلیدی در مقایسه برنامهریزی استراتژیک و تاکتیکی این است که برنامهریزی استراتژیک به آینده نگاه میکند، در حالی که برنامهریزی تاکتیکی بر زمان حال تمرکز دارد.
به عنوان مثال، ممکن است یک برنامه تاکتیکی پس از تغییر ناگهانی در تقاضای مشتری ایجاد شود تا سازمان بتواند به سرعت با شرایط در حال تغییر بازار سازگار شود.
شما زمانی از برنامه ریزی تاکتیکی استفاده میکنید که اهداف استراتژیک را به بخشهای کوچکتر تقسیم کرده و بر اقدامات روزمره برای دستیابی به آن اهداف تمرکز میکنید. به دلیل ماهیت کوتاهمدت برنامهریزی تاکتیکی، مدیران یا رهبران معمولاً نیاز دارند که این برنامهها را بیشتر بازنگری کنند.
برنامه ریزی استراتژیک مؤثر
در بیشتر موارد، استراتژی بازتابدهنده مأموریت و چشمانداز یک سازمان است. برنامه استراتژیک با تمرکز بر اهدافی که سازمان آنها را برای دستیابی مهم تشخیص داده، قصد دارد به سازمان ارزش بیفزاید. استراتژی شما باید قابل اجرا باشد و همچنان بر هدفی که میخواهید به آن برسید متمرکز بماند.
یک برنامه استراتژیک مؤثر ورودیهایی را از سراسر سازمان جمعآوری میکند تا اطمینان حاصل شود که همسویی بین استراتژی کلی سازمان و اولویتهای هر بخش وجود دارد. به همین دلیل است که نباید به برنامهریزی استراتژیک و تاکتیکی بهعنوان مفاهیمی رقابتی نگاه کرد، بلکه باید آنها را دو روی یک سکه دانست.
برنامه ریزی تاکتیکی مؤثر
یک رویکرد تاکتیکی قوی باید هدفی مشخص و روشن داشته باشد که به استراتژی شما کمک کند. این برنامه باید شامل یک جدول زمانی دقیق برای تکمیل فعالیتهای خاص، نحوه اندازهگیری تأثیرات آنها و منابع موردنیاز برای انجام وظایف باشد.
اجرای این وظایف باید با دقت برنامه ریزی شود و شامل جدول زمانی و افرادی باشد که مسئول انجام کار هستند. حالا بیایید درباره مزایای برنامهریزی استراتژیک و تاکتیکی صحبت کنیم.
مزایای برنامه ریزی استراتژیک
مهمترین مزیت برنامه ریزی استراتژیک این است که به سازمانها این امکان را میدهد تا به طور پیشگیرانه برای مشکلاتی که ممکن است پیش بیایند آماده شوند و سازمان را در موقعیتی مطلوب قرار دهند.
این دیدگاه بلندمدت به سازمانها قدرت میدهد تا:
- منتقل کردن سازمان از حالت واکنشی به حالت پیشگیرانه : داشتن برنامههای استراتژیک به سازمان شما این امکان را میدهد تا اتفاقات احتمالی را پیشبینی کند و بر اساس آن برنامهریزی کند. این امر همچنین به سازمان کمک میکند تا اقدامات احتیاطی لازم را برای جلوگیری از سناریوهای نامطلوب انجام دهد. در صورت وقوع اختلالات، کسبوکار شما آمادگی بیشتری برای مدیریت آنها خواهد داشت.
- ایجاد جهتگیری و همسویی روشن پیرامون اهداف سازمانی: یک برنامه استراتژیک چیزی را فراهم میکند که کل سازمان برای آن تلاش کند. این برنامه به رهبران کمک میکند تا منابع را به درستی تخصیص دهند و تصمیمات تجاری مؤثری بگیرند. استفاده از برنامهریزی استراتژیک و تاکتیکی به طور همزمان، تیمها را هماهنگتر میکند و به کارکنان هم دیدگاه بلندمدت و هم کوتاهمدت میدهد.
- اجرای تصمیمگیری قویتر: برنامههای استراتژیک میتوانند از تصمیمگیریها پشتیبانی کنند یا آنها را بهبود ببخشند، چرا که از دادهها و دیدگاههای متنوعی که در حین تلاش برای دستیابی به اهداف استراتژیک جمعآوری میشود، استفاده میکنند.
- بهبود و اندازهگیری عملکرد: ارائه هدف یا مقصدی برای دستیابی به کارکنان میتواند به افزایش رضایت و ماندگاری آنها کمک کند. با بررسی منظم پیشرفت اهداف، کارکنان میتوانند به وضوح ببینند که چگونه عملکردشان پیشرفت را تسریع میکند یا در کجا نیاز به تلاش بیشتر وجود دارد.
- مدیریت انتظارات و تقویت اعتماد کارکنان: برنامههای استراتژیک شفافیت سازمانی را افزایش میدهند. این امر به بهبود اعتماد در میان کارکنان و از بین بردن ابهام کمک میکند.
اما درباره طرف دیگر سکه برنامهریزی استراتژیک و تاکتیکی چه میتوان گفت؟
مزایای برنامه ریزی تاکتیکی
یک برنامه تاکتیکی از اجرای برنامه ریزی استراتژیک در سراسر سازمان پشتیبانی میکند. این برنامه به همسوسازی تیمها، افزایش همکاری و ارتباطات بینتیمی، و تقویت مشارکت کارکنان کمک میکند. مزایای دیگر برنامه ریزی تاکتیکی شامل موارد زیر است:
- سهولت در دستیابی به اهداف کسبوکار: با تبدیل تصویر بزرگ به چندین هدف مشخص و کوچکتر، دستیابی به اهداف استراتژیک امکانپذیر میشود. این رویکرد تضمین میکند که همه بدانند چه کسی چه کاری انجام میدهد و چه زمانی باید تکمیل شود.
- تقویت مشارکت و عملکرد کارکنان: زمانی که برنامه ریزی استراتژیک و تاکتیکی با هم استفاده میشوند، به کارکنان درک روشنی از نقشها و مسئولیتها میدهند. این امر به کارکنان کمک میکند احساس درگیری بیشتری داشته باشند و انگیزه پیدا کنند تا بهترین عملکرد خود را ارائه دهند.
- تمرکز تلاشهای تیمی: اکثر برنامههای تاکتیکی باید در سریعترین زمان ممکن تکمیل شوند. یک برنامه تاکتیکی شفاف، تیمها را بر روی دستیابی به اهداف و مقاصدی که از مأموریت و چشمانداز شرکت پشتیبانی میکند، متمرکز نگه میدارد.
- ترویج شفافیت: اگر ابهامی درباره اینکه چه کسی چه کاری انجام میدهد وجود داشته باشد، برنامه استراتژیک شما احتمالاً موفق نخواهد شد. اجرای برنامههای تاکتیکی کارکنان را تشویق میکند تا منظم و آماده باشند.
- ایجاد اهداف ملموس: اهداف سطح بالا میتوانند برای کارکنان ترسناک به نظر برسند؛ برنامه ریزی تاکتیکی این اهداف را قابل هضم و قابل اجرا میکند. با یک برنامه مشخص، تیمها مسیر روشنی پیش رو دارند و دقیقاً میدانند که برای دستیابی به اهداف استراتژیک چه اقداماتی باید انجام دهند.
برنامه ریزی استراتژیک در مقابل برنامه ریزی تاکتیکی
برنامه ریزی استراتژیک اهداف بلندمدت و کلی را که یک کسبوکار یا فرد میخواهد به آنها دست یابد، مشخص میکند.
در حالی که برنامه ریزی تاکتیکی گامها و اقدامهای کوتاهمدتی را که باید برای دستیابی به اهداف ذکر شده در برنامه استراتژیک برداشته شوند، شرح میدهد. در حالی که به نظر میرسد برنامهریزی استراتژیک و تاکتیکی در تضاد با یکدیگر هستند، در واقع، این دو در راستای یک هدف مشترک با هم کار میکنند. در اینجا توضیح دادیم که چگونه این اتفاق میافتد:
استراتژی اهداف بلندمدت سازمان شما را تعریف میکند. از طریق برنامه ریزی استراتژیک، کسبوکار شما میتواند به این اهداف دست یابد. در مقابل، تاکتیکها مشخصتر و متمرکز بر بازههای زمانی کوتاهتر و گامهای کوچکتر هستند. این موارد ممکن است شامل بهترین روشها، برنامههای مشخص، منابع و موارد دیگر باشد. به طور ساده، استراتژی به اهداف بلندمدتی که کسبوکارها میخواهند به آنها دست پیدا کنند اشاره دارد، و تاکتیکها اقدامات انجام شده برای رسیدن به آن اهداف هستند. یک بخش اصلی از برنامهریزی، چه استراتژیک و چه تاکتیکی، تعیین اهداف است. شما باید اهدافی برای هر دو نوع برنامهریزی استراتژیک و تاکتیکی خود تعیین کنید. داشتن این اهداف بهطور واضح و مشخص، کمک میکند که برنامههایتان به عمل تبدیل شوند. اهداف استراتژیک شما باید گستردهتر باشند، در حالی که اهداف تاکتیکی شما باید خاصتر باشند.
برای مثال، یک هدف استراتژیک ممکن است توسعه فرهنگی سازمانی باشد که رشد و نگهداری کارکنان را تشویق کند. یک هدف تاکتیکی ممکن است نظرسنجی از تمام کارکنان موجود باشد تا اطلاعاتی در مورد دلایل عدم حفظ آنها بهدست آورد. اگر برنامهریزی تاکتیکی و استراتژیک شما مرتبط باشند، اهداف هرکدام نیز باید ارتباطی با یکدیگر داشته باشند.
برنامه ریزی استراتژیک و برنامه ریزی تاکتیکی در واقع مکمل یکدیگر هستند. تفاوت اصلی این است که برنامه ریزی استراتژیک ابتدا انجام میشود. شما باید اهداف بزرگتر خود را بررسی کنید و ببینید که میخواهید به طور کلی چه چیزی را به دست آورید. سپس، پس از داشتن این چارچوب، میتوانید از برنامه ریزی تاکتیکی برای شناسایی اقدامهای کوچکتر استفاده کنید که به شما کمک میکند به اهدافتان برسید.
برنامه ریزی استراتژیک به ماموریت کلی، ارزشها و آرزوهای شما میپردازد. اینها چیزهایی هستند که شما به مدت طولانی برای رسیدن به آنها تلاش میکنید. برنامه ریزی تاکتیکی به عملیات روزانه، اقدامات و تلاشهایتان میپردازد. شما از این برنامه برای در نهایت رسیدن به اهداف بزرگتر خود استفاده خواهید کرد.
نمونههایی از نتایج برنامه ریزی استراتژیک و تاکتیکی
برای درک بهتر تفاوتهای بین برنامه ریزی استراتژیک و تاکتیکی و زمان استفاده از آنها، به مثالهای زیر توجه کنید:
نمونههایی از نتایج برنامه ریزی استراتژیک:
- تا پایان سال میخواهیم ۴۰ درصد مشتری بیشتری نسبت به سال گذشته داشته باشیم.
- بازنگری در استراتژی بازاریابی فعلی و افزایش ۵۰ درصدی سرنخهای فروش نسبت به سال گذشته.
- افزایش نرخ رضایت مشتری به میزان ۶۰ درصد تا پایان سال.
نمونههایی از نتایج برنامه ریزی تاکتیکی:
- افزایش تعداد فروش به میزان ۱۰ درصد در هر ماه.
- جذب ۲۵ سرنخ جدید طی دو هفته آینده و ایجاد یک فهرست ایمیل با ۳۰ ایمیل مشتری جدید.
- شرکت در ۳ تا ۴ رویداد شبکهسازی تجاری برای ایجاد ارتباطات و گسترش شبکه کسبوکار.
نقش برنامههای استراتژیک و تاکتیکی
هنگامی که سازمان برنامه استراتژیک خود را تعیین میکند، اهداف را مشخص میکند و تصمیم میگیرد که چگونه موفقیت را اندازهگیری کند. این ممکن است شامل تعیین اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) برای:
- مشخص کردن جایگاهی که شرکت میخواهد در یک دوره زمانی خاص به آن برسد.
- بررسی جایگاه فعلی شرکت.
- اندازهگیری موفقیت در حین کار تیمها برای دستیابی به اهداف استراتژیک.
برنامه تاکتیکی روشی است که تیمها کار را به بخشهای کوچکتر تقسیم میکنند تا به آن اهداف کلان و استراتژیک دست یابند. بنابراین، نتایج برنامهریزی تاکتیکی قطعاتی از یک پازل بزرگتر استراتژیک هستند.
چگونه یک برنامه استراتژیک ایجاد کنیم
بررسی دقیق برنامه ریزی استراتژیک در مقابل برنامهریزی تاکتیکی به شما کمک میکند تا به اهداف کسبوکار خود برسید.
ایجاد یک برنامه استراتژیک اولین گام در تعیین اهداف است. در ادامه به نحوه ایجاد یک برنامهریزی دقیق اشاره شده است:
در نظر گرفتن اهداف کلی
اولین گام در ایجاد یک برنامه استراتژیک، بررسی اهداف کلی کسبوکار است، مانند افزایش درآمد، افزایش سرنخهای فروش، یا حفظ مزیت رقابتی. از این مرحله باید جهت برنامه را مشخص کرده و اهداف بلندمدت را تعیین کنید. در حین تعیین این اهداف، مأموریت شرکت را در نظر داشته باشید.
ارزیابی وضعیت فعلی شرکت
پس از تعیین اهداف بلندمدت، وضعیت فعلی شرکت را بررسی کنید.
- نقاط قوت شما چیست؟
- نقاط ضعف شما چیست؟
- بزرگترین فرصتهای شما کدامند؟
- بزرگترین تهدیدهای شما چیست؟
همه این موارد باید بر اساس دادهها باشد، زیرا این دادهها به شما کمک میکنند یک چشمانداز قوی بلندمدت ایجاد کنید و مشخص کنید چه عواملی برای موفقیت کسبوکار شما بیشترین تأثیر را دارند.
تعریف موفقیت و معیارها
در نهایت، باید مشخص کنید که موفقیت چگونه تعریف میشود و چگونه پیشرفت را اندازهگیری خواهید کرد. به یاد داشته باشید که مشخص کنید چند وقت یکبار پیشرفت را اندازهگیری میکنید؛ این کار نباید بیش از حد مکرر انجام شود (بهطور ایدهآل یک بار در هر فصل) برای ارزیابی وضعیت برنامه فعلی.
پس از ایجاد برنامه، آن را در سراسر سازمان به اشتراک بگذارید تا همسویی بین استراتژی و اجرا تقویت شود.
بیشتر بخوانید: چرا برنامهریزی استراتژیک مهم است؟
چگونه یک برنامه تاکتیکی ایجاد کنیم
هدف از برنامه تاکتیکی باید پیشبرد استراتژی سازمان باشد. به همین دلیل، برنامهریزی استراتژیک و تاکتیکی هر دو مهم هستند و نباید به عنوان دو انتخاب مجزا در نظر گرفته شوند.
برنامه تاکتیکی شما اهداف بلندمدت را به وظایف کوچکتری تقسیم میکند که میتوانند در چند روز یا هفته انجام شوند. هنگام ایجاد برنامه تاکتیکی، موارد زیر را در نظر داشته باشید:
تمرکز بر اهداف کوتاهمدت
تلاشهای تیم را بر اهدافی متمرکز کنید که میتوان در یک دوره زمانی کوتاهتر (مثلاً چند هفته تا چند ماه) به آنها دست یافت. همچنین باید اطمینان حاصل کنید که این برنامهها به دستیابی به اهداف استراتژیک کمک میکنند.
برای این کار، هدف بلندمدت را به گامهای کوچکتر و دارای محدودیت زمانی تقسیم کنید و سپس بررسی کنید که در این مدت چه چیزی میتوانید به دست آورید. به این فکر کنید که در پایان هر مرحله یا در پایان ماه میخواهید به چه نقطهای برسید.
توجه به جزئیات کوچک
شما از قبل میدانید که باید اهداف کوچکتری ایجاد کنید که به شما در دستیابی به اهداف بزرگتر استراتژیک کمک میکنند. همچنین باید اقدامات خاص مورد نیاز برای رسیدن به هر یک از این اهداف کوچکتر را بررسی و برنامهریزی کنید.
مدت زمان مورد نیاز برای دستیابی به هر هدف و همچنین مهارتها و منابع لازم برای اجرای هر برنامه تاکتیکی را در نظر بگیرید.
تشکیل تیمها
با مشخص شدن اهداف و جدول زمانی، زمان تشکیل تیمها برای انجام کار فرا رسیده است. تیمهای چندوظیفهای که از اعضایی با مهارتهای مختلف تشکیل شدهاند، در این نوع سناریوها بسیار مؤثر هستند، زیرا تنوع در تجربه و مهارتها را تضمین میکنند.
پیشرفت را بهطور مکرر اندازهگیری کنید
دفعات اندازهگیری پیشرفت بسته به وظیفه مورد نظر متفاوت خواهد بود. در برخی موارد، ممکن است منطقی باشد که پیشرفت را بهصورت روزانه اندازهگیری کنید؛ در مواقع دیگر، ممکن است نیاز باشد هفتگی، دو هفته یکبار، یا حتی ماهانه وضعیت را بررسی کنید.
فقط مطمئن شوید که پیشرفت را اندازهگیری میکنید تا مشکلات را برطرف کنید، اطمینان حاصل کنید که برنامههای استراتژیک و تاکتیکی با هم همسو هستند، شفافیت را افزایش دهید و همه را مسئولیتپذیر نگه دارید.
در حالی که اهداف استراتژیک یک برنامه واضح و کلی از آینده ارائه میدهند، برنامه تاکتیکی گامهای لازم برای دستیابی به این اهداف استراتژیک را مشخص میکند. با هم، برنامه استراتژیک و تاکتیکی به تضمین موفقیت کسبوکار شما در سالهای آینده کمک میکنند.
استراتژی در مقابل تاکتیکها
بیایید از دیدگاه یک شرکت فرضی که در حال تحلیل استراتژیهای مختلف برای بهبود جنبههای مختلف عملیات فروش خود است، به این موضوع نگاه کنیم.
-
استخدام فروشندگان
- استراتژی: ما میخواهیم معیارهای ارزیابی تکرارپذیری برای استخدام فروشندگان مناسب توسعه دهیم.
- تاکتیکها: ما ویژگیهای خاصی که شرکت از فروشندگان خود میخواهد را محدود خواهیم کرد، سوالات مصاحبه مناسبی برای روشن شدن این ویژگیها طراحی میکنیم، و به استخدامکنندگان آموزش خواهیم داد که مصاحبهها را بر اساس این اصول کلیدی انجام دهند.
-
همراستایی فروش و بازاریابی (Smarketing)
- استراتژی: ما میخواهیم همراستایی فروش و بازاریابی را بهبود دهیم.
- تاکتیکها: ما ویژگیهای SQL را بهطور واضح تعریف خواهیم کرد تا بازاریابی بتواند تلاشهای خود را بر روی آنها متمرکز کند، همکاری بین بخشها را در تولید محتوای فروش تشویق خواهیم کرد، و پس از هر کمپین بازاریابی، جلسات بازخورد بینبخشی برگزار خواهیم کرد.
-
زیرساخت فناوری
- استراتژی: ما میخواهیم پایهگذاری تکنولوژیکی قویتری برای عملیات فروش خود بسازیم.
- تاکتیکها: ما یک CRM را پذیرش خواهیم کرد، ابزاری برای هوش مکالماتی جهت بهبود تماسهای فروش خواهیم افزود، و منابع توانمندسازی فروش مجازی را برای نمایندگان فروش خود فراهم خواهیم کرد.
استراتژیها و تاکتیکهایی که یک سازمان فروش بهکار میبرد (مانند موارد ذکر شده در بالا) آنچه را که به عنوان برنامههای فروش شناخته میشود، تشکیل میدهند. یک برنامه فروش شامل برنامه ریزی استراتژیک و تاکتیکی است و به استراتژی کلی فروش یک سازمان کمک میکند. این برنامه اهداف کلیای که تیم فروش و نمایندگان آن باید به آنها دست یابند را مشخص میکند و یک برنامه عملیاتی برای رسیدن به آنها ایجاد میکند.
برنامه استراتژیک به ماموریت، اهداف و اهداف آینده سازمان یا فرد میپردازد. مدیران، معاونان و اجراییها معمولاً برنامههای استراتژیک برای سازمانها ایجاد میکنند، اما این نوع برنامه میتواند توسط افراد نیز برای دستیابی به اهداف شخصی یا حرفهای استفاده شود.
اینها اجزای کلیدی هستند که باید در یک برنامه استراتژیک گنجانده شوند:
- ماموریت و پیشینه کسبوکار یا وضعیت: شما اکنون کجا قرار دارید؟ و میخواهید در آینده کجا باشید؟
- اهداف و مقاصد: میخواهید به چه چیزی دست یابید؟
- افراد مسئول مستقیم (DRIs): چه کسانی مسئول این اهداف هستند؟
برنامه ریزی استراتژیک و تاکتیکی دستورالعملهایی را برای کسبوکارها، تیمها و افراد فراهم میکند تا دنبال کنند. و برنامه تاکتیکی دقیقاً مشخص میکند که چگونه آنها به نتیجه نهایی خواهند رسید.
برنامه ریزی استراتژیک و تاکتیکی در شرکت های مطرح
در اینجا چند مثال از شرکتهای بزرگ که به خوبی از برنامه ریزی استراتژیک و تاکتیکی استفاده میکنند آورده شده است:
-
اپل (Apple):
- برنامهریزی استراتژیک: هدف اپل ایجاد محصولات با کیفیت بالا و نوآورانه است که نیازهای مصرفکنندگان را به شیوهای منحصر به فرد و ساده پاسخ دهد. استراتژی این شرکت بر نوآوری مداوم و تجربه کاربری متمرکز است.
- برنامهریزی تاکتیکی: برای دستیابی به این هدف، اپل به طور مداوم طراحی محصولات جدید، بهبود قابلیتها و نرمافزارهای موجود، و ایجاد بازاریابی هدفمند را در دستور کار دارد. همچنین این شرکت در حوزه تولید نیز از استراتژیهای خاصی مانند کاهش هزینهها و بهبود کارایی استفاده میکند.
-
مایکروسافت (Microsoft):
- برنامهریزی استراتژیک: استراتژی مایکروسافت بر توسعه نرمافزارهای متنوع برای مشاغل و مصرفکنندگان فردی تمرکز دارد. هدف این شرکت افزایش نفوذ در بازارهای جهانی با محصولات مبتنی بر ابر مانند Azure و Office 365 است.
- برنامهریزی تاکتیکی: در راستای این استراتژی، مایکروسافت اقداماتی مانند معرفی آپدیتهای منظم، بهبود امنیت سیستمها و همکاریهای تجاری با سایر شرکتها را اجرا میکند. همچنین مایکروسافت به سرمایهگذاری در فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشین ادامه میدهد.
-
آمازون (Amazon):
- برنامهریزی استراتژیک: استراتژی آمازون ایجاد تجربه خرید آنلاین بینظیر و توسعه کسبوکارهای جدیدی مانند AWS (Amazon Web Services) است. این شرکت به دنبال تسلط بر بازارهای جهانی با استفاده از مدلهای تجاری مختلف است.
- برنامهریزی تاکتیکی: برای اجرای این استراتژی، آمازون به طور مداوم سیستمهای پشتیبانی، لجستیک و خدمات مشتری خود را بهبود میبخشد. همچنین این شرکت در حال گسترش عملیات خود به بخشهای جدیدی مانند داروخانهها و خدمات حملونقل است.
-
تسلا (Tesla):
- برنامهریزی استراتژیک: استراتژی تسلا متمرکز بر توسعه خودروهای برقی با تکنولوژی پیشرفته و دستیابی به صنعت حملونقل پایدار است. هدف تسلا، پیشروی در بازار خودروهای برقی و تغییر نحوه عملکرد صنعت خودرو به سمت انرژیهای تجدیدپذیر است.
- برنامهریزی تاکتیکی: تسلا برای تحقق این اهداف، به ساخت کارخانههای جدید، بهبود باتریها، کاهش هزینه تولید و ایجاد شبکههای شارژ سریع پرداخته است. همچنین این شرکت با استفاده از نوآوری در طراحی خودروها و بهینهسازی فرآیندهای تولید، اقداماتی را برای افزایش سهم بازار خود انجام میدهد.
این شرکتها با داشتن استراتژیهای کلی و هدفگذاری بلندمدت، از برنامهریزیهای تاکتیکی برای دستیابی به اهداف کوتاهمدت و بهبود عملکرد خود استفاده میکنند.
نتیجهگیری
در نهایت، برای دستیابی به موفقیتهای بلندمدت و کوتاهمدت، نیاز به ترکیب درست برنامه ریزی استراتژیک و تاکتیکی داریم. برنامه ریزی استراتژیک به شما کمک میکند تا تصویر کلی از اهداف و آرزوهای بلندمدت خود داشته باشید، در حالی که برنامه ریزی تاکتیکی گامهای مشخص و عملیاتی را برای رسیدن به این اهداف ترسیم میکند. با ایجاد یک استراتژی جامع و تعیین جزئیات تاکتیکی، میتوانید به طور مؤثری مسیر پیشرفت خود را هدایت کرده و در نهایت به اهداف خود دست یابید. بنابراین، با استفاده از این دو نوع برنامهریزی به صورت همزمان و هماهنگ، قادر خواهید بود تا تصمیمات بهتری بگیرید و عملکرد خود را بهبود بخشید.
نظرات شما برای ما ارزشمند است! برای کمک به ارتقای کیفیت مقالات و تکمیل موضوعات مطرحشده، دیدگاه خود را در انتهای این مقاله ثبت کنید. مقالات مرتبط با موضوع برنامه ریزی استراتژیک و تاکتیکی نیز برای مخاطبان سایت کارمیز به اشتراک گذاشته شده است. همچنین اگر مایل به دریافت مشاوره یا آشنایی بیشتر با امکانات نرم افزار کارمیز هستید، از طریق ارسال فرم با ما در ارتباط باشید.