brush

نرم افزار

9:24 ب.ظ / 19 تیر 1404

مدل های رایج برنامه ریزی استراتژیک چیست؟

اگر به دنبال ایجاد یا به‌روزرسانی برنامه استراتژیک خود هستید، به جای درستی آمده‌اید. تعداد زیادی مدل برنامه ریزی استراتژیک وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید. درحالی‌که ترکیب چند مدل می‌تواند مفید باشد، اما نمی‌توانید (و نباید) از همه آن‌ها استفاده کنید. برنامه‌ ریزی استراتژیک ابزاری قدرتمند برای دستیابی به اهداف کسب‌وکار است. بااین‌حال، گاهی لازم است این ابزار به‌روزرسانی شود تا با اولویت‌های جدید سازمان یا شرایط در حال تغییر بازار همگام شود. اگر از یک مدل از پیش تعریف‌شده استفاده کنید، می‌توانید از نقشه راهی که قبلاً طراحی شده، بهره ببرید. مدل انتخابی شما می‌تواند دانش شما را در مورد بهترین روش‌های کاربردی در سازمانتان افزایش دهد، نقاط قوت و ضعف پنهان را آشکار کند و به شما کمک کند از رقبا پیشی بگیرید. در این مقاله، رایج‌ترین انواع مدل برنامه ریزی استراتژیک را بررسی کرده و توضیح می‌دهیم که چه زمانی باید از هر یک استفاده کنید. همچنین نکاتی درباره نحوه اجرای آن‌ها و مدل‌هایی که می‌توانند به‌خوبی با یکدیگر ترکیب شوند، ارائه خواهیم کرد.

چارچوب ها و مدل های برنامه‌ ریزی استراتژیک

در ابتدا باید بدانید که این یک انتخاب صفر و یکی نیست. شما می‌توانید به هر میزان که لازم باشد، از مدل‌ها و چارچوب‌های برنامه‌ ریزی استراتژیک استفاده کنید. هنگامی که سازمان شما وارد مرحله انتخاب مدل برنامه ریزی استراتژیک می‌شود، ابتدا باید یک یا دو مدل را انتخاب کنید که قصد دارید به کار بگیرید. این کار به شما یک طرح کلی از مراحل موردنیاز در فرآیند برنامه‌ ریزی استراتژیک ارائه می‌دهد.

در طول این فرآیند، به چارچوب‌های برنامه‌ ریزی استراتژیک به‌عنوان ابزارهایی در جعبه‌ابزار خود فکر کنید. بسیاری از مدل‌ها پیشنهاد می‌کنند که ابتدا با یک تحلیل SWOT یا تعریف بیانیه چشم‌انداز و مأموریت خود شروع کنید. بااین‌حال، بسته به اهداف شما، ممکن است بخواهید از چندین چارچوب مختلف در طول فرآیند برنامه‌ ریزی استراتژیک استفاده کنید.

برای مثال، اگر از یک مدل برنامه ریزی استراتژیک مبتنی بر سناریو استفاده می‌کنید، می‌توانید با تحلیل SWOT و PEST(LE) شروع کنید تا درک بهتری از وضعیت فعلی خود داشته باشید. اگر یکی از نقاط ضعف شناسایی‌شده مربوط به فرآیند تولید شما باشد، می‌توانید از نظریه محدودیت‌ها برای بهبود گلوگاه‌ها و کاهش ریسک‌ها استفاده کنید. اکنون که تفاوت بین این دو را می‌دانید، در ادامه با هفت مدل برنامه ریزی استراتژیک و هشت چارچوب رایج که در کنار آن‌ها به کار می‌روند، بیشتر آشنا شوید.

بیشتر بخوانید:اجزای اصلی یک برنامه استراتژیک موفق چیست؟

 

۱. مدل پایه

مدل پایه برنامه‌ ریزی استراتژیک برای تعیین چشم‌انداز، مأموریت، اهداف کسب‌وکار و ارزش‌های شرکت ایده‌آل است. این مدل به شما کمک می‌کند تا مراحل مشخصی را برای دستیابی به اهداف خود ترسیم کنید، پیشرفت را پایش کرده و اطمینان حاصل کنید که همه در مسیر درستی قرار دارند و همچنین در صورت بروز مشکلات، آن‌ها را برطرف نمایید.

اگر این اولین جلسه برنامه‌ ریزی استراتژیک شماست، مدل پایه بهترین گزینه است. در آینده، می‌توانید آن را با سایر مدل‌ها ترکیب کنید تا استراتژی کسب‌وکار خود را در صورت لزوم تنظیم یا بازنویسی کنید. بیایید بررسی کنیم که چه نوع کسب‌وکارهایی از این مدل بهره می‌برند و چگونه می‌توان آن را اجرا کرد.

بهترین گزینه برای:

کسب‌وکارها یا سازمان‌های کوچک
شرکت‌هایی که تجربه کمی در برنامه‌ ریزی استراتژیک دارند
سازمان‌هایی با منابع محدود

مراحل اجرا:

  1. بیانیه مأموریت خود را بنویسید. تیم برنامه‌ ریزی خود را گرد هم آورده و یک جلسه طوفان فکری برگزار کنید. هرچه در این مرحله ایده‌های بیشتری جمع‌آوری کنید، تحلیل‌ها جذاب‌تر و مفیدتر خواهند بود.
  2. اهداف سازمان خود را مشخص کنید. تعیین اهداف شفاف کسب‌وکار باعث افزایش عملکرد تیم شما شده و انگیزه آن‌ها را بهبود می‌بخشد.
  3. استراتژی‌هایی را برای دستیابی به اهداف خود تدوین کنید. از خود بپرسید که برای رسیدن به این اهداف چه اقداماتی باید انجام دهید و آن‌ها را به اهداف کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت تقسیم کنید.
  4. برنامه‌های عملیاتی را برای اجرای هر یک از استراتژی‌های فوق ایجاد کنید. برنامه‌های عملیاتی به تیم‌ها انگیزه می‌دهند و سازمان شما را در مسیر درست نگه می‌دارند.
  5. برنامه را پایش و در صورت لزوم اصلاح کنید. مانند هر برنامه استراتژیک دیگری، مهم است که به دقت بررسی کنید آیا شرکت شما این برنامه را با موفقیت اجرا می‌کند و چگونه می‌توان آن را برای دستیابی به نتایج بهتر تنظیم کرد.

 

۲. مدل مبتنی بر مسائل (Issue-based Model)

این مدل که به مدل برنامه‌ ریزی استراتژیک مبتنی بر اهداف نیز شناخته می‌شود، در واقع نسخه‌ای توسعه‌یافته از مدل پایه برنامه‌ ریزی استراتژیک است. این مدل کمی پویاتر است و برای شرکت‌هایی که به دنبال ایجاد یک برنامه جامع‌تر هستند، بسیار محبوب است.

بهترین گزینه برای:

سازمان‌هایی که تجربه اولیه در برنامه‌ ریزی استراتژیک دارند
کسب‌وکارهایی که به دنبال برنامه‌ای جامع‌تر هستند

مراحل اجرا:

  1. تحلیل SWOT انجام دهید. با ارزیابی نقاط قوت، ضعف‌ها، فرصت‌ها و تهدیدهای سازمان خود، دید بهتری نسبت به حوزه‌هایی که برنامه استراتژیک شما باید بر آن‌ها تمرکز کند، پیدا خواهید کرد. در بخش مربوط به چارچوب‌های برنامه‌ ریزی استراتژیک، نحوه انجام تحلیل SWOT را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
  2. مسائل و اهداف کلیدی را شناسایی و اولویت‌بندی کنید. بر اساس تحلیل SWOT، مواردی را که برنامه استراتژیک شما باید روی آن‌ها تمرکز کند، مشخص و اولویت‌بندی کنید.
  3. استراتژی‌های اصلی خود را برای رسیدگی به این مسائل و اهداف توسعه دهید. تلاش کنید تا یک استراتژی کلی تدوین کنید که هدف یا مسئله اولویت‌دار شما را پوشش دهد تا فرآیند برنامه‌ ریزی ساده‌تر و مؤثرتر شود.
  4. بیانیه مأموریت و چشم‌انداز خود را به‌روز کنید یا ایجاد کنید. اطمینان حاصل کنید که بیانیه‌های سازمان شما با استراتژی جدید یا به‌روزرسانی‌شده همخوانی دارد. اگر هنوز بیانیه ارزش‌های سازمانی ندارید، اکنون فرصتی مناسب برای تعریف آن‌هاست.
  5. برنامه‌های عملیاتی ایجاد کنید. این برنامه‌ها به شما کمک می‌کنند تا به اهداف سازمان خود بپردازید، نیازهای منابع را شناسایی کنید و نقش‌ها و مسئولیت‌ها را مشخص نمایید.
  6. یک سند برنامه عملیاتی سالانه تدوین کنید. این مدل زمانی بهترین عملکرد را دارد که کسب‌وکار شما فرآیند اجرای برنامه استراتژیک را به‌صورت سالانه تکرار کند. بنابراین، از یک برنامه عملیاتی سالانه برای ثبت اهداف، پیشرفت‌ها و فرصت‌های آینده استفاده کنید.
  7. منابع مورد نیاز برای اجرای برنامه سال اول را تخصیص دهید. چه تأمین مالی باشد یا اختصاص اعضای تیم برای اجرای اولین برنامه استراتژیک، اکنون زمان آن است که همه منابع لازم را فراهم کنید.
  8. برنامه استراتژیک را پایش و اصلاح کنید. درس‌های آموخته‌شده را در برنامه عملیاتی خود ثبت کنید تا بتوانید در مرحله بعدی برنامه‌ ریزی استراتژیک، آن را بازبینی و بهبود دهید.
  9. مدل مبتنی بر مسائل می‌تواند به‌صورت سالانه یا کمتر (زمانی که مسائل حل شوند) تکرار شود. مهم است که برنامه را در هر دوره اجرا به‌روزرسانی کنید تا اطمینان حاصل شود که همچنان بهترین عملکرد را برای سازمان شما دارد.

لازم نیست که کل فرآیند را هر سال تکرار کنید؛ بلکه کافی است بر اولویت‌های هر دوره تمرکز داشته باشید.

 

۳. مدل همسوسازی (Alignment Model)

این مدل که با نام مدل همسویی استراتژیک (Strategic Alignment Model یا SAM) نیز شناخته می‌شود، یکی از محبوب‌ترین مدل برنامه ریزی استراتژیک است. این مدل به شما کمک می‌کند تا استراتژی‌های کسب‌وکار و فناوری اطلاعات (IT) خود را با اهداف استراتژیک سازمان همسو کنید.

برای اجرای مدل همسوسازی، باید چهار بُعد کلیدی را در نظر بگیرید:

اجرای استراتژی: استراتژی کسب‌وکار که مدل را هدایت می‌کند.
پتانسیل فناوری: استراتژی IT که از استراتژی کسب‌وکار پشتیبانی می‌کند.
پتانسیل رقابتی: قابلیت‌های نوظهور فناوری اطلاعات که می‌توانند محصولات و خدمات جدیدی ایجاد کنند.
سطح خدمات: اعضای تیم که متعهد به ایجاد بهترین سیستم IT در سازمان هستند.

به‌طور ایده‌آل، استراتژی شما باید تمام این معیارها را پوشش دهد؛ اما در عمل، اغلب لازم است که یک تعادل و سازگاری بین آن‌ها ایجاد کنید.

بهترین گزینه برای:

سازمان‌هایی که نیاز به اصلاح و بهینه‌سازی استراتژی‌های خود دارند.
کسب‌وکارهایی که به دنبال شناسایی موانعی هستند که از همسویی آن‌ها با مأموریتشان جلوگیری می‌کند.
شرکت‌هایی که می‌خواهند اهداف خود را بازنگری کنند یا مشکلاتی را که مانع رشد آن‌ها شده است، اصلاح نمایند.

مراحل اجرای مدل همسوسازی:

  1. بیانیه مأموریت، برنامه‌ها، منابع و نیازهای حمایتی سازمان خود را مشخص کنید. پیش از بهبود استراتژی‌ها و رویکردها، لازم است که دقیقاً بدانید چه چیزی باید اصلاح شود.
  2. فرآیندهای داخلی سازمان را ارزیابی کنید و مشکلات را شناسایی کنید. مشخص کنید که کدام فرآیندها کارآمد هستند و کدام‌ها ناکارآمدند، چه عواملی باعث ایجاد گلوگاه‌های عملیاتی می‌شوند و چه بخش‌هایی نیاز به بهبود دارند. سپس، اولویت‌بندی کنید که کدام اصلاحات بیشترین تأثیر مثبت را خواهند داشت.
  3. راهکارهای مناسب را شناسایی کنید. هنگام ایجاد یک استراتژی جدید، با تیم‌های مربوطه همکاری کنید تا از تجربیات و دیدگاه‌های آن‌ها درباره وضعیت فعلی سازمان بهره‌مند شوید.
  4. برنامه استراتژیک خود را با راهکارهای جدید به‌روزرسانی کنید. پس از اجرای برنامه، روند پیشرفت را زیر نظر بگیرید. اگر نتایج مطلوب حاصل نشد، لازم است که مجدد برنامه را بازبینی کرده و راهکارهای جدیدی را جایگزین کنید.
  5. پایش و اصلاح مداوم. برنامه‌ ریزی استراتژیک فرآیندی پویا است؛ بنابراین، بررسی و به‌روزرسانی مداوم آن می‌تواند فرصت‌های جدید رشد و بهبود را برای سازمان شما فراهم کند.

۴. مدل سناریو (Scenario Model)

مدل سناریو زمانی بهترین عملکرد را دارد که آن را با سایر مدل‌ها مانند مدل پایه (Basic Model) یا مدل مبتنی بر مسئله (Issue-Based Model) ترکیب کنید. این مدل به‌ویژه زمانی مفید است که نیاز باشد عوامل خارجی را نیز در برنامه‌ ریزی استراتژیک خود در نظر بگیرید. این عوامل می‌توانند شامل مقررات دولتی، تغییرات فناوری، یا تحولات جمعیتی باشند که ممکن است بر کسب‌وکار شما تأثیر بگذارند.

بهترین گزینه برای:

سازمان‌هایی که می‌خواهند مسائل استراتژیک و اهدافی را که ناشی از عوامل خارجی هستند، شناسایی کنند.

مراحل اجرای مدل سناریو:

  1. شناسایی عوامل خارجی که بر سازمان شما تأثیر می‌گذارند. به عواملی مانند تغییرات جمعیتی، مقررات دولتی، و مسائل زیست‌محیطی توجه کنید که می‌توانند بر کسب‌وکار شما اثر بگذارند.
  2. بررسی بدترین سناریوی ممکن که این عوامل می‌توانند بر سازمان شما تحمیل کنند. دانستن اینکه بدترین وضعیت ممکن برای کسب‌وکار شما چگونه خواهد بود، کمک می‌کند تا از قبل برای آن آماده شوید. همچنین، در صورت وقوع شرایط مشابه، فشار و غافلگیری را کاهش می‌دهد.
  3. تعریف و بررسی دو سناریوی فرضی دیگر برای سازمان. علاوه بر سناریوی بدترین حالت، باید بهترین حالت و حالت متوسط را نیز تعریف کنید.
    بدترین سناریو معمولاً انگیزه‌ای قوی برای تغییرات مثبت در سازمان ایجاد می‌کند.
    بهترین و متوسط‌ترین سناریوها نیز به شما کمک می‌کنند تا فرصت‌های احتمالی پیش روی کسب‌وکار را در نظر بگیرید.
  4. شناسایی و پیشنهاد استراتژی‌ها یا راهکارهای بالقوه. در این مرحله، اعضای تیم باید راهکارهایی را برای هر یک از سه سناریو مطرح کنند و سپس آن‌ها را در یک جلسه گروهی مورد بررسی قرار دهند.
  5. شناسایی راهکارهای مشترک برای سازمان. احتمالاً تیم شما به راهکارهای مشابهی دست خواهد یافت. در این مرحله، تیم باید بهترین راهکار را انتخاب کند یا یک استراتژی جدید ایجاد کند.
  6. انتخاب محتمل‌ترین سناریو و تدوین استراتژی مناسب. در نهایت، بررسی کنید که کدام یک از سه سناریو محتمل‌تر است و طی سه تا پنج سال آینده احتمال وقوع بیشتری دارد. سپس، یک استراتژی واقع‌بینانه برای واکنش به این تغییرات احتمالی تدوین کنید.

مدل سناریو یک ابزار عالی برای آمادگی در برابر شرایط غیرقابل پیش‌بینی و اتخاذ تصمیمات استراتژیک هوشمندانه است.

 

۵. مدل خودسازمان‌دهی (Self-Organizing Model)

مدل خودسازمان‌دهی که با نام مدل برنامه‌ ریزی ارگانیک (Organic Planning Model) نیز شناخته می‌شود، رویکردی متفاوت از مدل‌های خطی دیگر دارد. این روش نیاز به صبر و انعطاف‌پذیری بیشتری دارد زیرا به جای تمرکز بر دستیابی به یک هدف مشخص، بر فرآیند یادگیری و رشد مداوم تأکید دارد.

در این مدل برنامه ریزی استراتژیک،برنامه ریزی یک فرآیند بی‌پایان است که بر بهبود مستمر، تطبیق‌پذیری، و هماهنگی تیمی تمرکز دارد.

بهترین گزینه برای:

سازمان‌های بزرگی که می‌توانند زمان کافی برای این روش صرف کنند.
کسب‌وکارهایی که به دنبال یک روش طبیعی‌تر و ارگانیک برای برنامه‌ ریزی هستند که بر ارزش‌های مشترک، ارتباطات، و بازتاب‌های گروهی متمرکز است.
شرکت‌هایی که درک روشنی از چشم‌انداز خود دارند و می‌خواهند استراتژی خود را بر اساس آن تنظیم کنند.

مراحل اجرای مدل خودسازمان‌دهی:

  1. تعریف و انتقال ارزش‌های فرهنگی سازمان.
    تیم شما زمانی می‌تواند به‌درستی فکر کند و راه‌حل‌های مناسبی ارائه دهد که درک واضحی از ارزش‌های سازمانی داشته باشد.
  2. بیان و انتقال چشم‌انداز تیم برنامه‌ ریزی برای سازمان.
    تعریف و اشتراک‌گذاری چشم‌انداز با همه افراد درگیر در فرآیند برنامه‌ ریزی استراتژیک باعث می‌شود ایده‌های آن‌ها با اهداف سازمان همسو شوند.
  3. بحث درباره فرآیندهایی که به تحقق چشم‌انداز سازمان کمک می‌کنند.
    هر سه ماه یک بار جلساتی برگزار کنید تا استراتژی‌ها و تاکتیک‌هایی را بررسی کنید که سازمان را به چشم‌انداز خود نزدیک‌تر می‌کند.

نکته کلیدی:
مدل خودسازمان‌دهی یک فرآیند دائمی و پویا است، نه یک برنامه‌ ریزی با پایان مشخص. تمرکز اصلی آن بر یادگیری مستمر، انطباق با تغییرات، و بهبود تدریجی سازمان است.

۶. مدل زمان واقعی (Real-Time Model)

مدل زمان واقعی یک مدل منعطف و پویا است که به سازمان‌ها کمک می‌کند تا در محیط‌های کاری با تغییرات سریع واکنش مناسب نشان دهند.

در این مدل، سه سطح موفقیت در نظر گرفته می‌شود:

سازمانی (Organizational):
در این سطح، استراتژی‌هایی بر اساس فرصت‌ها یا روندهای بازار شکل می‌گیرند.

برنامه‌ای (Programmatic):
در این سطح، تصمیم‌گیری درباره نحوه واکنش به نتایج خاص یا تغییرات محیطی انجام می‌شود.

عملیاتی (Operational):
در این سطح، بررسی سیستم‌های داخلی، سیاست‌ها و منابع انسانی برای توسعه استراتژی مناسب انجام می‌شود.

شناخت مزیت رقابتی سازمان بسیار مهم است، زیرا همین مزیت تعیین‌کننده موفقیت شما در بازار خواهد بود. این مزیت می‌تواند یک دارایی منحصربه‌فرد، یک توانمندی خاص، یا اجرای بی‌نقص خدمات یا برنامه‌های سازمان باشد.

بهترین گزینه برای:

شرکت‌هایی که باید سریعاً به تغییرات محیطی واکنش نشان دهند.
کسب‌وکارهایی که به دنبال ابزارهای جدیدی برای همسو شدن با استراتژی سازمانی خود هستند.

مراحل اجرای مدل زمان واقعی:

  1. تعریف بیانیه مأموریت و چشم‌انداز سازمان.
    اگر در فرمول‌بندی مأموریت یا چشم‌انداز سازمان خود دچار مشکل شدید، می‌توانید بیانیه‌های سازمان‌های موفق را مطالعه کنید تا الهام بگیرید.
  2. تحقیق، تحلیل، و یادگیری از استراتژی رقبا و روندهای بازار.
    چند رقیب برتر در صنعت خود را بررسی کنید:
  • چگونه به موفقیت رسیده‌اند؟
  • چگونه با چالش‌ها روبه‌رو شده‌اند؟
  • روندهای رایج در بازار چیست؟
    با شناخت رقبا، می‌توانید از تجربیات آن‌ها درس بگیرید.

3. بررسی محیط‌های خارجی.
در این مرحله، مدل زمان واقعی را می‌توان با مدل سناریویی ترکیب کرد تا برای فرصت‌ها و تهدیدهای خارج از کنترل سازمان راه‌حل پیدا کرد.

4. تحلیل SWOT از فرآیندها، سیستم‌ها و منابع داخلی سازمان.
علاوه بر عوامل خارجی، باید محیط داخلی سازمان را نیز بررسی کنید و ببینید چقدر برای مواجهه با سناریوهای مختلف آماده هستید.

5. تدوین استراتژی سازمانی.
نتایج تحلیل SWOT را بررسی کنید و استراتژی‌ای تدوین کنید که به موفقیت سازمانی، برنامه‌ای، و عملیاتی منجر شود.

6. پایش، تکرار و بهینه‌سازی.
میزان موفقیت استراتژی جدید را بررسی کنید و در صورت لزوم، فرآیند برنامه‌ ریزی را تکرار کنید تا در رقابت باقی بمانید یا حتی از رقبا جلوتر باشید.

نکته کلیدی:
مدل زمان واقعی به دلیل انعطاف‌پذیری بالا، یکی از بهترین مدل‌ها برای سازمان‌هایی است که در محیط‌های ناپایدار و متغیر فعالیت می‌کنند.

۷. مدل الهام‌بخش (Inspirational Model)

این مدل برنامه ریزی استراتژیک برای الهام بخشیدن و انگیزه دادن به تیم شما هنگام کار بر روی اهداف سازمانی بسیار مناسب است. این مدل همچنین روش عالی برای معرفی یا برقراری دوباره ارتباط کارکنان با استراتژی کسب‌وکار پس از یک ادغام یا خریداری است.

بهترین گزینه برای:

کسب‌وکارهایی با فرهنگ پویا و الهام‌بخش استارتاپی.
سازمان‌هایی که به دنبال الهام برای احیای فرآیند خلاقیت هستند.
شرکت‌هایی که به دنبال راه‌حل‌های سریع و تغییرات استراتژیک هستند.

مراحل اجرای مدل الهام‌بخش:

  1. جمع‌آوری تیم برای بحث در مورد یک چشم‌انداز الهام‌بخش برای سازمان.
    هرچه تعداد بیشتری از افراد را در این فرآیند مشارکت دهید، ورودی‌های بیشتری خواهید داشت و دیدگاه‌های مختلف می‌تواند به شما کمک کند.
  2. ایده‌پردازی برای اهداف بزرگ و بلندپروازانه.
    تشویق تیم به ارائه ایده‌های بلندپروازانه و حتی عجیب و غریب می‌تواند دو اثر داشته باشد:
  • اول اینکه، ترس از اشتباه فکر کردن را کاهش می‌دهد.
  • دوم اینکه، ممکن است ایده‌های ناب و نوآورانه‌ای مطرح شود که اگر اعضا احساس می‌کردند باید فکر کردن در چارچوب‌های معمولی باشند، از آن‌ها غافل می‌شدند.

      3. ارزیابی منابع سازمانی.
بررسی کنید که آیا سازمان شما منابع لازم برای پیاده‌سازی ایده‌های جدید را دارد یا خیر. اگر منابع کافی ندارید، باید استراتژی خود را تنظیم کنید یا              منابع بیشتری تخصیص دهید.

       4. توسعه استراتژی با تعادل بین منابع و ایده‌های برتر.
ایده‌های بلندپروازانه می‌توانند به فرصت‌های شگفت‌انگیز تبدیل شوند اما در عین حال ممکن است خطرات زیادی به همراه داشته باشند. بنابراین، باید          ایده‌ها را با جهت استراتژیک سازمان خود متعادل کنید.

نکته کلیدی:

مدل الهام‌بخش برای سازمان‌هایی که به دنبال ایجاد انگیزه و روحیه تیمی بالا هستند و نیاز به ایجاد تغییرات سریع یا خلاقانه دارند، بسیار مؤثر است.

۸. چارچوب تحلیل SWOT

یکی از محبوب‌ترین چارچوب‌های برنامه‌ ریزی استراتژیک، تحلیل SWOT است. تحلیل SWOT گام اول عالی برای شناسایی مناطق فرصت و ریسک است—که می‌تواند به شما کمک کند یک برنامه استراتژیک ایجاد کنید که هم برای رشد برنامه‌ ریزی کند و هم برای تهدیدات آماده باشد.

SWOT مخفف قوت‌ها، ضعف‌ها، فرصت‌ها و تهدیدها است. در اینجا یک مثال از شرکت اپل (Apple) آورده شده است:

تحلیل swot شرکت اپل

۹. چارچوب OKRs

بخش بزرگی از برنامه‌ ریزی استراتژیک، تنظیم اهداف برای شرکت شما است. در اینجا OKRs وارد عمل می‌شود.

OKRs مخفف اهداف و نتایج کلیدی است. این چارچوب تعیین هدف به سازمان شما کمک می‌کند تا اهداف خود را تعیین و به آن‌ها برسد. این روش یک رویکرد نسبتاً جامع است که می‌توانید از آن برای ارتباط کار تیمی با اهداف بزرگ‌تر سازمان استفاده کنید. زمانی که اعضای تیم درک کنند که چگونه کار فردی آن‌ها به موفقیت سازمان کمک می‌کند، معمولاً انگیزه بیشتری دارند و نتایج بهتری تولید می‌کنند.

 

بیشتر بخوانید:OKR چیست؟

 

۱۰. چارچوب کارت امتیازی متوازن (BSC)

کارت امتیازی متوازن یک چارچوب استراتژیک محبوب برای شرکت‌هایی است که می‌خواهند رویکردی جامع‌تر داشته باشند و تنها بر عملکرد مالی خود تمرکز نکنند. این مدل در دهه ۱۹۹۰ توسط دیوید نورتون و رابرت کاپلان طراحی شد و شرکت‌های سراسر جهان از آن برای موارد زیر استفاده می‌کنند:

  • ارتباط اهداف
  • هم‌راستا کردن کار روزانه تیم با استراتژی شرکت
  • اولویت‌بندی محصولات، خدمات و پروژه‌ها
  • نظارت بر پیشرفت در جهت اهداف استراتژیک

کارت امتیازی متوازن شما چهار دیدگاه اصلی کسب‌وکار را ترسیم می‌کند:

  1. مشتریان یا مراجعان، یعنی ارزش، رضایت و/یا حفظ مشتریان
  2. مالی، یعنی اثربخشی در استفاده از منابع و عملکرد مالی شما
  3. فرآیندهای داخلی، یعنی کیفیت و کارایی کسب‌وکار شما
  4. ظرفیت سازمانی، یعنی فرهنگ سازمانی، زیرساخت‌ها و فناوری‌ها، و منابع انسانی

با کمک نقشه استراتژی، می‌توانید نحوه ایجاد ارزش در شرکت خود را به‌طور تصویری نمایش داده و ارتباطات علت و معلولی بین اهداف استراتژیک را نشان دهید.

چارچوب کارت امتیازی متوازن ابزاری فوق‌العاده برای استفاده از تدوین ماموریت، چشم‌انداز و ارزش‌ها تا اجرای برنامه استراتژیک شما است.

۱۱. چارچوب پنج نیروی پورتر

اگر از مدل برنامه ریزی استراتژیک در زمان واقعی استفاده می‌کنید، پنج نیروی پورتر یک چارچوب عالی برای به‌کارگیری است. می‌توانید از آن برای شناسایی مزیت رقابتی محصول یا خدمات خود قبل از ورود به بازار استفاده کنید.

این چارچوب که توسط مایکل ای. پورتر توسعه داده شده، پنج نیرویی را که باید از آن‌ها آگاه باشید و نظارت کنید، شرح می‌دهد:

  1. تهدید ورود جدید به صنعت: هر ورود جدید به بازار منجر به افزایش فشار بر قیمت‌ها و هزینه‌ها می‌شود.
  2. رقابت در صنعت: هر چه تعداد رقبای بیشتر باشد، ایجاد ارزش در بازار با محصول یا خدمات شما سخت‌تر خواهد بود.
  3. قدرت چانه‌زنی تأمین‌کنندگان: تأمین‌کنندگان می‌توانند قدرت بیشتری داشته باشند اگر گزینه‌های کمی برای خریداران وجود داشته باشد یا جابه‌جایی به تأمین‌کننده دیگری پرهزینه، زمان‌بر یا دشوار باشد.
  4. قدرت چانه‌زنی خریداران: خریداران می‌توانند قدرت بیشتری داشته باشند اگر همان محصول یا خدمات در جایی دیگر با کیفیت مشابه یا حتی بهتر موجود باشد.
  5. تهدید کالاهای جایگزین: اگر یک شرکت دیگر نیازهای بازار را پوشش دهد، شما باید محصول یا خدمات بهتری ایجاد کنید یا آن را با قیمت کمتری و با همان کیفیت در دسترس قرار دهید تا رقابت کنید.

به یاد داشته باشید که ساختارهای صنعتی ایستا نیستند. هر چقدر برنامه استراتژیک شما پویا‌تر باشد، بهتر می‌توانید در بازار رقابت کنید.

۱۲. چارچوب VRIO

چارچوب VRIO یکی دیگر از ابزارهای برنامه‌ ریزی استراتژیک است که برای ارزیابی مزیت رقابتی شما طراحی شده است. VRIO مخفف ارزش، کمیابی، قابلیت تقلید، و سازمان‌دهی است.

این نظریه مبتنی بر منابع توسط جی بارنی توسعه داده شده است. با استفاده از این چارچوب، می‌توانید منابع شرکت خود را مطالعه کرده و بفهمید که آیا شرکت شما می‌تواند آن‌ها را به مزیت رقابتی پایدار تبدیل کند یا خیر.

منابع شرکت می‌توانند ملموس (مثل پول نقد، ابزارها، موجودی و غیره) یا غیرملموس (مثل حقوق مالکیت، علائم تجاری، فرهنگ سازمانی و غیره) باشند. اینکه آیا این منابع واقعاً به کسب‌وکار شما کمک می‌کنند یا نه بستگی به چهار ویژگی دارد:

  1. ارزشمند: آیا این منبع می‌تواند درآمد شما را افزایش دهد یا هزینه‌های شما را کاهش دهد و بدین ترتیب ارزش برای کسب‌وکار شما ایجاد کند؟
  2. کمیاب: آیا منابع شما کمیاب هستند یا دیگران می‌توانند از منابع شما استفاده کنند و به راحتی همان محصول یا خدمت را ارائه دهند؟
  3. غیرقابل تقلید: آیا منابع شما غیرقابل تقلید یا غیرقابل جایگزینی هستند؟ به عبارت دیگر، منابع شما چقدر منحصر به فرد و پیچیده هستند؟
  4. سازمان‌دهی شده: آیا شما به اندازه کافی سازماندهی شده‌اید که منابع خود را به گونه‌ای استفاده کنید که ارزش، کمیابی و قابلیت تقلید آن‌ها را حفظ کنید؟

مهم است که منابع شما تمام این ویژگی‌ها را دارا باشند تا بتوانید اطمینان حاصل کنید که مزیت رقابتی پایدار در برابر دیگران در صنعت دارید.

۱۳. چارچوب نظریه محدودیت‌ها (TOC)

اگر دلیل شما برای ورود به فرآیند برنامه‌ ریزی استراتژیک، تلاش برای کاهش ریسک‌ها یا شناسایی مسائلی است که می‌توانند به کسب‌وکار شما آسیب برسانند، این چارچوب باید جزو ابزارهای شما باشد.

نظریه محدودیت‌ها (TOC) یک چارچوب حل مسئله است که می‌تواند به شما کمک کند تا عواملی را که مانع از رسیدن سازمان شما به OKR ها یا KPI ها می‌شوند شناسایی کنید.

چه این محدودیت‌ها مربوط به سیاست‌ها، بازار یا منابع باشند، می‌توانید از نظریه محدودیت‌ها برای حل مشکلات بالقوه، پاسخ به مسائل و توانمندسازی تیم خود برای بهبود عملکرد با منابع موجود استفاده کنید.

۱۴. چارچوب تحلیل PEST/PESTLE

ایده تحلیل PEST مشابه تحلیل SWOT است، با این تفاوت که تمرکز آن بر عوامل خارجی و راه‌حل‌ها است. این چارچوب برای ترکیب با مدل برنامه ریزی استراتژیک مبتنی بر سناریو بسیار مناسب است، زیرا به شما کمک می‌کند تا عوامل خارجی مرتبط با موفقیت کسب‌وکار خود را شناسایی کنید.

PEST مخفف عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری است. بسته به مدل کسب‌وکار شما، ممکن است بخواهید این چارچوب را گسترش دهید تا شامل عوامل قانونی و محیطی نیز شود (PESTLE). این عوامل رایج‌ترین عواملی هستند که می‌توانید در تحلیل PESTLE بگنجانید:

  • سیاسی: مالیات‌ها، تعرفه‌های تجاری، تعارضات
  • اقتصادی: نرخ‌های بهره و تورم، الگوهای رشد اقتصادی، نرخ بیکاری
  • اجتماعی: دموگرافی، آموزش، رسانه، بهداشت
  • فناوری: ارتباطات، فناوری اطلاعات، تحقیق و توسعه، حق ثبت اختراعات
  • قانونی: نهادهای نظارتی، مقررات زیست‌محیطی، حمایت از مصرف‌کننده
  • محیطی: اقلیم، موقعیت جغرافیایی، جبران آسیب‌های محیطی

۱۵. چارچوب هوشین کانری (Hoshin Kanri)

هوشین کانری یک ابزار عالی برای ارتباط و پیاده‌سازی اهداف استراتژیک است. این سیستم برنامه‌ ریزی شامل تمامی اعضای سازمان در فرآیند برنامه‌ ریزی استراتژیک می‌شود. این اصطلاح ژاپنی به معنای “مدیریت قطب‌نما” است و به عنوان مدیریت سیاست‌ها نیز شناخته می‌شود.

این چارچوب برنامه‌ ریزی استراتژیک یک رویکرد بالا به پایین است که با تعیین اهداف بلندمدت توسط تیم رهبری شروع می‌شود، که سپس این اهداف با هر یک از اعضای تیم در شرکت هم‌راستا و به آنها اطلاع‌رسانی می‌شود.

شما باید جلسات منظم برگزار کنید تا پیشرفت‌ها را بررسی کنید و جدول زمانی را به‌روزرسانی کنید تا اطمینان حاصل شود که تلاش‌های هر یک از اعضای تیم با اهداف کلان شرکت هم‌راستا است.

پایبند به اهداف استراتژیک خود بمانید

چه یک کسب‌وکار کوچک باشید که تازه شروع کرده‌اید یا یک سازمان غیرانتفاعی با سال‌ها تجربه، برنامه‌ ریزی استراتژیک یک گام حیاتی در مسیر موفقیت شماست. اگر به دنبال ابزاری هستید که به شما و تیم‌تان کمک کند تا اهداف استراتژیک خود را تعریف، سازماندهی و پیاده‌سازی کنید، کارمیز می‌تواند به شما کمک کند. نرم‌افزار تنظیم اهداف ما به شما این امکان را می‌دهد که تمام اعضای تیم خود را در یک مکان متصل کنید، پیشرفت را مشاهده کنید و در مسیر اهداف باقی بمانید.

 

نظرات شما برای ما ارزشمند است! برای کمک به ارتقای کیفیت مقالات و تکمیل موضوعات مطرح‌شده، دیدگاه خود را در انتهای این مقاله ثبت کنید. مقالات مرتبط با موضوع مدل های رایج برنامه ریزی استراتژیک نیز برای مخاطبان سایت کارمیز به اشتراک گذاشته شده است. همچنین اگر مایل به دریافت مشاوره یا آشنایی بیشتر با امکانات نرم افزار کارمیز هستید، از طریق ارسال فرم با ما در ارتباط باشید.

اشتراک گذاری:

سولماز رضایی

عضویت در خبرنامه

درخبرنامه ما عضو شوید

لورم ایپسوم متن ساختــگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیــک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است.

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *